اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱: ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم و سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا آسوده درو والا، آهسته درو شیدا در وی سر سرجویان گردان شده از گردن در وی دل جانبازان تنها شده از تنها بر لالهٔ بستانش مجنون شده صد لیلی بر ماه شبستانش وامق شده صد عذرا خوانیست درین خانه، گسترده به خون دل لوزینهٔ او وحشت، پالودهٔ او سودا با نقد خریدارش آینده خه از رفته با نسیهٔ بازارش امروز پس از فردا گر کوی مغانست این؟ چندین چه فغانست این؟ زین چند و چرا بگذر، تا فرد شوی یکتا رسوایی فرق خود در فوطهٔ زرق خود کم پوش، که خواهد شد پوشیدهٔ ما رسوا گر زانکه ندانستی، برخیز و طلب می کن ور زانکه بدانستی، این راز مکن پیدا ای اوحدی، ار دریا گردی، مکن این شورش زیرا که پس از شورش گوهر ندهد دریا اوحدی مراغه ای