امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۸۸: سوی تو دیدم ریختی خون دلم را بی گنه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوی تو دیدم ریختی خون دلم را بی گنه از چشم خود می بینم این ای روی چشم من سیه در کشتن بیچارگان تعجیل کم فرمای زانک گر هست جانی در تنم بهر تو می دارم نگه زینسان مکش از دست من پیش زنخدان زلف را زان رو که بس مشکل بود بی ریسمان رفتن به چه گر از ارادت رو نهم بر راه تو عیبم مکن کز ابتدا دولت مرا کر دست زین سو ره به ره این اشک خسرو هیچگه بر روی او ساکن نشد یعنی عجب باشد اگر آب ایستد بر روی گه امیر خسرو دهلوی