امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷۶: نبود یار من آن را که یار داشتمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نبود یار من آن را که یار داشتمی گهی به دیده و گه در کنار داشتمی ز من برید و غمم یادگار داد که کاش دو سه دگر هم ازین یادگار داشتمی به ناز گفتی گه گه من از آن توام دروغ گفتی و من استوار داشتمی خراب کرده خوبانست خان و مان دلم وگر نه بهتر ازین روزگار داشتمی به قهر می کشدم عشق و این همان خصم است که پیش ازین من نادانش خوار داشتمی به باغ کاش بهم بودمی که تا پیشش ز خون دیده زمین لاله زار داشتمی کدام گل ته او بود تا دو دیده خویش برفتمی و به بالای خار داشتمی خراشها که درین سینه بودی از کف پاش برین جراحت جان فگار داشتمی دریغ یک سر خسرو هزار بایستی که تیغ او را مشغول کار داشتمی امیر خسرو دهلوی