امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷۰: نیست در شهر گرفتارتر از من دگری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست در شهر گرفتارتر از من دگری نبد او تیر غم افگارتر از من دگری بر سر کوی تو دانم که سگان بسیاراند نیک بنمای وفادارتر از من دگری وه که آن روی به جز من دگری را منمای تا نمیرد ز غمت زارتر از من دگری شرمسارم ز گران جانی خود، زانکه نماند بر سر کوی تو بسیارتر از من دگری محنت عشق و غم دوری و بدخویی دوست نکشد این همه دشوارتر از من دگری کاروان رفت و مرا بار بلایی در دل چون روم، نیست گران بارتر از من دگری ساقیا، برگذر از من که به خواب اجلم باز چو اکنون تو هشیارتر از من دگری خسروم، بهر بتان کوی به کو سرگردان در جهان نبود بیکارتر از من دگری امیر خسرو دهلوی