امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۶۰: دوش می گفت پیر ترسایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش می گفت پیر ترسایی یاد دارم ز مرد دانایی کاندرین دور می پرستان را نیست خوشتر ز میکده جایی درد نوشان و کنج دیر مغان خلق عالم به هر تماشایی بر سر چار سوی خطه عشق نیست خالی سری ز سودایی زاهد و باغ خلد و ما و حبیب هر کسی را بود تمنایی ساقیا، زان قدح که می نوشی جرعه ای ده به بی سر و پایی خوش بود جام باده نوشیدن خاصه از دست مجلس آرایی در تردد گذشت عمر عزیز همچو من نیست مختلف جایی شد ز مهر تو ذره سان خسرو هرزه گردی و باد پیمایی امیر خسرو دهلوی