امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۵۹: هر کسی را هوای سیم و زری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کسی را هوای سیم و زری من مسکین و داغ سیمبری هست در خون ز گریه مردم چشم چون کریمی به دست بدگهری شبم ار تا قیامت است، چه باک گر ز روی توام دمد سحری توبه یک غمزه بشکنی، گر من کشم از عقل و جان و دل حشری هر که جانیش هست و جانان نیست او ندارد ز زندگی اثری آهنی می شود ربوده سنگ نه کم است از جماد جانوری بهر من گر جهان شود پر غم گر ز یار است، باد بیشتری پند گویا، ترا چه درد کنند؟ زخم پیکان به سینه دگری خورش صوفیان جگر باشد نقل می خوارگان بود گزری همه کس ذوق خرمی گیرد ذوق غم گیر، خسروا، قدری امیر خسرو دهلوی