امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۵۲: مردانه می کشد به جفایم ستمگری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مردانه می کشد به جفایم ستمگری تا میرم و دگر ندهم دل به دیگری راحت بود سیاست آن کس که بایدش از غمزه دور باشی و از ناز خنجری گفتم که دوش با تو نشستیم، راست است بر خویش بسته ام به هوس خواب دیگری از غم مگر ز وادی هجر استخوان بود کز کعبه امید بیاید کبوتری ماییم و خواب و بازوی آن یار زیر سر وه کی نهد تو در خم بازوی ما سری کی ره کند به کلبه ما چون تو آفتاب ما ناخدای باز کند ز آسمان دری یارب حلال خواب خوش، ار چه شبی ز غم روزی نبود پهلوی ما را ز بستری خسرو به سایه ای ز درخت تو قانع است آن دولت از کجا که به دست افتدش بری امیر خسرو دهلوی