امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۵۰: یک ره بکن ز غمزه خونین اشارتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک ره بکن ز غمزه خونین اشارتی کافتد ز فتنه در همه آفاق غارتی چندین به شهر دزدی دلها کجا شود؟ در دیده گر ز چشم تو نبود اشارتی آن را که می کشی، به ازین نیست خونبهاش از سر کنیش زنده، گر آیی زیارتی گر بی رخت عمارت عمرم کند سپهر بادا خراب، یارب ازینسان عمارتی گویند دوست وعده به شمشیر می کند آن بخت کو که یابم از ایشان بشارتی من وصف آن جمال چگونه کنم که هیچ فیروزمند نیست بر آنم عبارتی عشق آتش است، خسرو، اگر سوزدت مرنج دانی که آتشی نبود بی حرارتی امیر خسرو دهلوی