امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۱۰: ای دل، مرا به هر کو افسانه چند خواهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل، مرا به هر کو افسانه چند خواهی؟ جان زلف یار دارد، از شانه چند خواهی؟ در عهد او چه جویی دلهای خسته، ای جان؟ در ملک میر ظالم ویرانه چند خواهی ای مرغ آن گلستان، کت جان ماست دانه گر نامه زان بت آری، زین دانه چند خواهی؟ گفتی ز کیست طعنه از دست عشق بر تو؟ ای آشنای جانها، بیگانه چند خواهی؟ تا چند عاشقان را دیوانه خواهی از غم تو زلف را بجنبان، دیوانه چند خواهی؟ گفتی فسانه ای گو، از سرگذشت هجران باید که تو نخسپی، افسانه چند خواهی؟ تو دیر زی، اگر من جان در سر تو گردم جایی که شمع باشد، پروانه چند خواهی؟ پرسی که چند باشد دلها به گرد کویم در سومنات گبران بتخانه چند خواهی؟ زینسان که هم به بویی مست و خراب گشتی خسرو، هنوز آخر پیمانه چند خواهی؟ امیر خسرو دهلوی