امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰۰: ما را در آرزویت بگذشت زندگانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را در آرزویت بگذشت زندگانی باقیست تا دو سه دم، دریاب گر توانی چشمت که کشت ما را باشد همین قصاصش کز دور مردن من بنماییش نهانی گر این تن چو مویم بوده ست از تو گویی تو دیر زی که اینک مردیم از گرانی رشک آیدم ز تیغت بر عاشقان دیگر این لطف هم مرا کن از بهر آن جوانی چون بر سرم رسیدی، بر من مبارک آمد مردن بر آستانت، ای جان زندگانی شکر غم تو گویم کز دولتش همه شب با دیده در شرابم، با دل به دوستگانی با سوز خود خوشم من، بر من مخند گه گه تا بیشتر نگردد این داغهای جانی گر بگذری بدانسو، ای باد، زلف او را زان گونه کو نداند، از من دعا رسانی بی او، دلا، ز خسرو کم جو قرار و سامان کو رسم صبر داند، لیکن چنانکه دانی امیر خسرو دهلوی