امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹۴: ز من که عاشق و مستم صلاح کار مجوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز من که عاشق و مستم صلاح کار مجوی خزانست در چمن عاشقان، بهار مجوی دلم به صحبت مستان و شاهدان خو کرد نشان تقوی ازین رند دردخوار مجوی چو من ز خون دل سوخته سیه رویم سپید رویی من زین سیاه کار مجوی نروید از گل من جز گیاه بدنامی گل سلامت ازین خاک خاکسار مجوی به جز فساد ز فاسق دگر عمل مطلب به جز وفا ز مقامم دگر شمار مجوی ز اهل میکده جز ناکسی جمال مخواه به کنج مزبله جز ماکیان شکار مجوی دلا، چو هدیه جان پیشکش نخواهی کرد بر آستانه سلطان عشق بار مجوی سوار چابک من، آمدم به بندگیت قرار بندگیم ده، ولی فرار مجوی چو خسرو راز بتان زینهار نتوان یافت مجو رهایی از آن بند و زینهار مجوی امیر خسرو دهلوی