امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۷۵: ای باد صبحگاه به من نام او بگوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باد صبحگاه به من نام او بگوی خوناب غیرتم به لب جام او بگوی جان بو که خوش برآیدم امروز پیش او چیزی دگر مگوی، همین نام او بگوی بستان دعای سوخته ای، وز لبش مرا آلوده کرشمه دشنام او بگوی یار است یا خیال؟ نمی دانم اینقدر آن کیست در طواف بر آن بام او بگوی شبها منم ز غمزه او غرق خون ناب این ماجرا به نرگس خودکام او بگوی پیغام داد کز سر تیغت سر افگنم حاجت به تیغ نیست، به پیغام او بگوی وامی ست جان خسرو از آن روی همچو مه گر ممکن است بر رخ گلفام او بگوی امیر خسرو دهلوی