امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۶۸: گر چه سعادت بسی ست در فلک مشتری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه سعادت بسی ست در فلک مشتری دزد حوادث هم است از پی انگشتری عقل حوادث نپخت در پس نه پرده، زآنک رخنه بال من است در فلک چنبری راست روی پیشه کن همچو سحاب سپهر بو که ازین دیوگاه جان به سلامت بری حرف طلب کن نه نقش کز ره معنی خطاست معتقد پایدار دست به صورتگری سوزش عشاق تو هست چو آتش به دل نه ز پی مردمی است دولت خاکستری قابل عصمت نیند، پند نگویند، ازآنک مغ نشود پارسا، سگ نشود جوهری گر چه در آخر زمان پرورش دین کم است عدل خلیفه بس است از پی دین پروری قطب جهان کاهل ملک خدمتی در گهش جمله سر آرند پیش، تاج شهی بر سری امیر خسرو دهلوی