امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵۶: جان من، بی من درمانده تنها چونی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان من، بی من درمانده تنها چونی؟ من ز غم سوخته گشتم، تو بگو تا چونی؟ بندگان را نرسد پرسش مخدوم، ولی ای منت بنده، بگو بهر خدا تا چونی؟ هیچ می دانی کآخر غم تنهایی چیست؟ هیچ می پرسی، کای غمزده تنها چونی؟ بهر تسکین غریبی چه کمت خواهد شد؟ گر بگویی که چه حال است ترا یا چونی؟ بی من سوخته هر شب که حرامت بادا با گل و نقل تر و جام مصفا چونی؟ خسرو از دست تو خود خون دلش می نوشد تو بگو اینکه به نوشیدن صهبا چونی؟ خسرو از دست تو خود خون دلش می نوشد تو بگو اینکه به نوشیدن صهبا چونی؟ امیر خسرو دهلوی