امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵۴: آن نه روییست که ماهی ست بدان زیبایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن نه روییست که ماهی ست بدان زیبایی وان نه بالاست، بلاییست بدان رعنایی گر سر زلف سیه بازگشایی، چه عجب که شود مشک تتار از غم تو شیدایی!! بر دل من غم زلف تو گره بر گره ست با تو بگشایم اگر پیش کسی نگشایی مردم چشمی و شد خانه چشمم تاریک تا تو در خانه دیگر شدی، ای بینایی سوی دیوار چه آیی که نیاید، صنما هیچگه صورت دیوار بدین زیبایی هم بدان بام چو مهتاب طوافی مکن آفتابی تو، چرا بر سر دیوار آیی؟ چند از دور، حبیبا، به سوی من نگری چند هر ساعتی از خویشتنم بربایی بخت یاری دهدم، گر تو به من یار شوی دولتم رو بنماید، چو تو رو بنمایی دوش پیغام تو بر ما برسیده ست، امروز جان به شکرانه فرستیم، چه می فرمایی؟ بکشیدم سر زلف تو و خسرو داند آنچه من می کشم امروز بدین تنهایی امیر خسرو دهلوی