امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۲۲: ای قامت چون شاخ گل، از برگ گل خندان تری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای قامت چون شاخ گل، از برگ گل خندان تری چون لاله تر نازکی، چون سرو در بستان تری گل داشت وقتی بوی تو، آمد به دعوی سوی تو از آفتاب روی تو شد خشک با چندان تری یارب چه اندام تر است آن کت به پیراهن در است آب حیات ار چه تر است، اما ندارد آن تری اکنون که برنا می شوی، آرام دلها می شوی هر چند دانا می شوی، از کودکان نادانتری با عهدت، ای پیمان شکن، گفتی نمی یارم سخن کز عهد زلف خویشتن بدعهد و بد پیمان تری یوسف به هفده قلب اگر ارزان بود اندر نظر گر جان دهم عالم به سر، از وی بسی ارزان تری گفت منت آید گران، وز همچو من تو بر کران خوبی و رعنایی، از آن هر روز نافرمان تری سلطان کند گر هر زمان تیغ سیاست را روان تو در سیاست جان جان، حقا کزو سلطانتری گر جان کند خسرو زیان، با تو چه در گیرد از آن کز بهر جان عاشقان هر روز نافرمان تری امیر خسرو دهلوی