امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۱۸: ای برده دلم به دلستانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای برده دلم به دلستانی هم جان منی و هم جهانی جان می رودم برون و غم نیست غم زانست که در میان جانی دود از دل عاشقان برآرد حسن تو ز آتش جوانی از سوز غم تو برنخیزم با آنکه بر آتشم نشانی بگشای دهان خویش تا دست شوییم ز آب زندگانی هر شب منم و خیال زلفت شبهای دراز و پاسبانی من خواهم داد جان به عشقت هر چند تو قدر آن ندانی از دوستی تو ناتوانم ای دوست، ببر اگر توانی خسرو که بمرد، زنده گردد گر دم دهدش مسیح ثانی امیر خسرو دهلوی