امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۰۱: ای آنکه تو سلطان همه سیمبرانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آنکه تو سلطان همه سیمبرانی دستور بود فتنه به ملک تو که رانی صد تیر جفا می گذرانی ز جگرها بازوت قوی باد که خوش می گذرانی چشمم که دوید از پی دیدار ندیدت این است سزایش که به تیرش برانی سبزه که دمد از گل عشاق تو، ای ترک خنگ تو بود سوخته، هان تا بچرانی از آب و گلم گرد برآورد هوایت تا چند به دنبال خودم خاک خورانی؟ ما را تو مکش در هوس آن لب شیرین این سوی در آیم، گرم آن سوی برانی گفتی که زبانیم جز از تو همه کس، وای ما را بمکش گر تو حیات دگرانی هستی تو اگر شاد به رنجیدن خسرو من سینه کنم پاره، تو گر جامه درانی امیر خسرو دهلوی