امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹۹: ای باد، حدیث دلم آنجاش بگویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باد، حدیث دلم آنجاش بگویی در گوشه ای در گوش به تنهاش بگویی از هر نمط آنجا سخنی درفگنی، پس زانگونه که دانی سخن ماش بگویی از غمزه او هست همه شهر به فریاد آهسته بدان غمزه رعناش بگویی با دامن پر خون چو به بازار فتادم حال من تر دامن ترساش بگویی گستاخی بوسه نکنم، لیک پیامی از هر لب من با کف هر پاش بگویی گفتی که کشد دردت از نام تو، گویم «ای کاش بگویی و ز ما کاش بگویی!» داد داده اویم، اگر امروز دهم جان فردا خبری از پی فرداش بگویی چون مردن من زحمت آن پاش تیرزد این چاش مخوانی و همانجاش بگویی هر چند دل خسرو ازو سوخت، نخواهم کش هیچ ملامت کنی، اماش بگویی امیر خسرو دهلوی