امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹۵: چون می نرسد دست به پایی که تو داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون می نرسد دست به پایی که تو داری کم زانکه شوم خاک سرایی که تو داری بازند جهان را به یکی داو، بنازند من هر دو ببازم به دغایی که تو داری زنهار نجویی دل آزرده ما را ای باد صبا، گشت به جایی که تو داری گر بد نکنی دل، تن تو تن نتوان گفت جانی ست نهان زیر قبایی که تو داری افسوس بود جور تو بر هر دل و جانی من دانم و من، قدر جفایی که تو داری صد خرقه صوفی به خرابات گرد و کرد آن نرگس مخمور بلایی که تو داری رنجه مشو ای زاهد نیک، از پی من، زآنک دل باز نیاید به دعایی که تو داری خسرو به زبان توبه و در دل می و شاهد احسنت از این صدق و صفایی که تو داری امیر خسرو دهلوی