امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۸۹: ز آب ملاحت که رخ آلوده ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز آب ملاحت که رخ آلوده ای وانکه نمک بر جگری سوده ای داد لبت بوسه و رنجه شدی بازستان، گر تو نفرموده ای بشنو از اروح شهیدان عشق زمزمه عشق که نشنوده ای هست دوان گرد تو چون گرد باد جان عزیزان که تو بر بوده ای دوش نشد دل که به مه بنگرم ز آنک تو اندر دل ما بوده ای لابه بر آن لب چو ملمع گریست عربده بر فتنه چه آلوده ای؟ می روم از وعده وصلت مدام گرچه که بادست که پیموده ای منت بخشیدن تو بهر چیست؟ بر دل خسرو که نبخشوده ای امیر خسرو دهلوی