امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۷۶: خردی هنوز و کودکی، ای نازنین، برنا نه ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خردی هنوز و کودکی، ای نازنین، برنا نه ای جورت نمی گیرم گنه، کز نیک و بد دانا نه ای هر سو که زیبا بگذرد، در دل همی بار آورد زیباییت جان می برد، یا آفتی، زیبا نه ای رخسار جان پرور ترا، شکلی ز جان خوشتر ترا بیهوده هر کس مر ترا جان می نخواند تا نه ای آشوب عقل گمرهی بر نیکوان شاهنشهی نی نی که خورشید و مهی، پروین نه ای، جوزا نه ای سروی چنین یا سوسنی یا از گل تر خرمنی یعنی تو پهلوی منی، یارب تویی این یا نه ای رویی چو گل شسته به خوی و آلوده لبها را به می دل ها به گردت پی به پی می بینمت، تنها نه ای بد عهدی و نامهربان، گه دل دهی گاهی زبان من با توام باری به جان، گر تو ز دل با ما نه ای شوخی مکن زینها مگو کت نیست با ما آرزو من بنده ام آنجا که تو، لیکن تویی کاینجا نه ای دیشب کشیدم از کمین زنجیر زلف عنبرین چشم تو گفت از خشم و کین خسرو مگر دیوانه ای امیر خسرو دهلوی