امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵۷: مکش به ناز مرا، ای به ناز پرورده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مکش به ناز مرا، ای به ناز پرورده مریز خون مسلمان به جرم ناکرده مرا بکشت لب جان ستان تو، هر چند مفرحی ست به آب حیات پرورده ببخش قندی از آن لب که پیش از آن نامید هم از خیال لبت وام کرده ام خورده بترس از آنچه به شب یا به خواب کرده دراز هزار کس به دعا دسبها برآورده دریده پرده دل را فراق و جان ره یافت هنوز چند کنم پیش مردمان پرده بدان که من ز شبیخون هجر جان نبرم چنین که صبر من آواره گشت در پرده چه جای پند و نصیحت چو من ز دست شدم چه سود نعل زر اکنون که لنگ شد زرده برآر یک نفس، ای صبح تیره، روز امید مگر سفید شود این شب سیه چرده به سر چگونه برد راه خسرو مسکین ضعیف موری و بار فراق صد مرده امیر خسرو دهلوی