امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵۳: مهی در آمده و در درونه جا کرده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهی در آمده و در درونه جا کرده برفته جان و به تو جای خود رها کرده چه چشمها که به ره ماند بهر آمدنت چه دیده ها که سمند تو زیر پا کرده نبود قیمت یوسف ز هفده قلب فزون هزار جانت فزون یوسفان بها کرده نعوذبالله گویم که پیش چشم تو باد هر آنچه چشم تو بر روزگار ما کرده خیالت آمده هر دم ز بهر کشتن من دویده گریه من پیش و مرحبا کرده نپرسد از تو کسی گر چه از کرشمه و ناز قصاص می کنی و بر گناه ناکرده مرا به سایه بالای خود یکی بنواز که سرو نیز گهی سایه بر گیا کرده تو خیره دیدنی من نگر که هر باری غبار خنگ من درویزه از صبا کرده به جان خزیده دلم از تو بوسه ها، وان را ذخیره بهر زمین بوس پادشا کرده دعای خسرو جز دیدن جمال تو نیست به پیش دیده خود هر کجا دعا کرده امیر خسرو دهلوی