امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲۶: گر کنی گشت چمن با شوخ و با شنگی دو سه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر کنی گشت چمن با شوخ و با شنگی دو سه باغ صد رنگ آورد از بوی و از رنگی دو سه هر مژه از نرگست گویا زبانی شد که هست بهر دل بردن درو افسون و نیرنگی دو سه گر منت جان خوانم و جان دیده و دیده جگر دوستم آخر مکن دل بد ازین ننگی دو سه عاشقانت را چو ناید خواب، غم گویند باز بر درت افتاده هر شب خسته دل تنگی دو سه خشم هاگیری که نبود آشتی، ور باشدت با شدت اندر میان آشتی جنگی دو سه چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست ای بت، آخر بر من بی سنگ هم سنگی دو سه وه که خسرو چون زیدگر همچو تو باشد به شهر شوخ چشم و خیره و بازنده و شنگی دو سه امیر خسرو دهلوی