امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲۴: ای غمزه خون ریز تو خونم به افسون ریخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای غمزه خون ریز تو خونم به افسون ریخته افسون چشم کافرت زینگونه صد خون ریخته تا هر که باشد یار تو، بیخود شود در کار تو ای زیر لب گفتار تو در باده افیون ریخته ای آنکه گردون چند گه می داشت در خونم نگه زین هر دو چشم روسیه شد اینک اکنون ریخته نی سرو، ای شاخ رطب، کان قامت زیباسلب از نقره خام، ای عجب، نخلی ست موزون ریخته هر جا که اشکم تاخته آهم علم افراخته هامون ز دریا ساخته، دریا به هامون ریخته خواهم بپرم بر سما کز جور تو گردم رها صد گونه باران بلا گردد ز گردون ریخته ای کرده خسرو را زبون هرگز نپرسیده که چون خون کرده دل را در درون وز دیده بیرون ریخته امیر خسرو دهلوی