امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲۱: ای قبله ابروی تو محراب ابرار آمده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای قبله ابروی تو محراب ابرار آمده محرابیان در کوی تو از قبله بیزار آمده هم عاشقان در شست تو، هم روزه داران مست تو هم زاهدان از دست تو در بند پندار آمده وه کان کمند عنبرین مشک خم اندر خم و چین از بهر آن مویی ببین جانی گرفتار آمده زیبا تو بر بام آنچنان شوخی و عیاری کنان ای آفتاب عاشقان از تو به دیوار آمده تا دیدم آن چشم عجب سوگند آن چشم است و لب گر هست جویم روز و شب در چشم بیدار آمده تو سرکش و من بیدلم، افتاده کار مشکلم حاصل ز دست حاصلم صد رنج و تیمار آمده نازی ست اندر سر ترا خشمی ست بر چاکر ترا وان خوی نازک مرترا از چشم بیمار آمده خسرو گرفتار هوس، دیوانه روی تو بس وز خون مژگان هر نفس آلوده رخسار آمده امیر خسرو دهلوی