امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۰۰: من ار چه هر شب از شبهای هجرش می کنم ناله
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من ار چه هر شب از شبهای هجرش می کنم ناله ز آه من مبادا بر لبش آزار تبخانه مرا از ناله خود صد خراش است و یکی راحت که می بشناسد آن سلطان سگان خویش را ناله گذشت از حد درازی شبم ترسم که ناگاهان شود شبهای بی پایان در این یک روز صد ساله ببینم در رخت گر ره بود در آتش و تیغم دوم ز انسان که گویی می روم بر سوسن و لاله چه خوش جان دادنی باشد که من از تلخی مردن تو بخشی از لب خویش آخرش شربت در آن حاله گرم چون خاک زیر پای توسن پی سپر سازی همت نگذارم و گردی شوم، آیم ز دنباله فراقت کشت خسرو را که ترسیدی ز روز بد ملخ زد کشت دهقان را که می ترسید از ژاله امیر خسرو دهلوی