امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۹۵: امشب، ای باد، یکی جانب آن بستان شو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب، ای باد، یکی جانب آن بستان شو سر آن زلف پریشان کن و مشک افشان شو من که زان بوی شوم کشته و خواهی بروم از پی بوی دگر جانب آن بستان شو چون شدی، ای دل بدخو، که نمودت این راه که بر آن سرکش خودکامه و بی سامان شو؟ تشنه خون دل ماست دو چشم مستت هر دم، ای دیده من، ساقی آن مستان شو صنما، رفت چو جانم به غمت لطفی کن تا شوم زنده ز سر، هم تو درین تن جان شو همه در مجلس شاهان نتوان خورد کباب یکی شبی بر جگر سوخته هم مهمان شو آرزو دارم کامی ز لبت یک روزی تا مگر گویی که غارتگر خوزستان شو رکن دین آصف ثانی حسن آن کش به دعا آسمان گفت که فرمان ده چار ارکان شو گر همی خواهی در دیده کشندت خوبان گفت خسروست که خاک در خسرو خان شو امیر خسرو دهلوی