امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۹۳: همی گویم که وقتی، ز آن مشتاقان مجنون شو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همی گویم که وقتی، ز آن مشتاقان مجنون شو تو، نافرمان بدخو را نمی گویم که اکنون شو چه حاجت نامه های درد ما را مهر و اکردن ببین عنوان خون آلوده و بر حرف مضمون شو من امشب جان شیرین در سر و کار وفا کردم تو در دولت بمان جاوید هر روزی بر افزون شو بده سر جرعه و درکش ز جام شوق، ای زاهد پس آنگه پای کوبان پیش آن لبهای میگون شو به دیوار خرابات اوفگندم خرقه رسمی حلالت کردم، ای دزد، از درون بستان و بیرون شو مسافر می شود مهمان و دل همراه او، ای جان هنوز او فرصتی دارد تو باری پیش ازو خون شو نیاید عاقلان را، خسروا، سودای تو باور گر این را محرمی خواهی، به گورستان مجنون شو امیر خسرو دهلوی