امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۷۵: خون گریم ار چه از ستم بیکران تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خون گریم ار چه از ستم بیکران تو هم خاک روبم از مژه بر آستان تو بسیار آبگینه دلها شکسته ای زین جرم سنگ شد دل نامهربان تو جان رفت و نه وصال توام شد نه عیش خوش نه من از آن خویش شدم نه از آن تو در دل که شب جفای تو می گشت تا به روز گفتم که، ای تو، در دل من، گفت، جان تو ابرو ترش مکن که شود کشته عالمی زین چاشنی که می نگرم در کمان تو از تنگی دهان توام دست کی دهد روزی من چو تنگ تر است از دهان تو گفتی که خسرو آن من است این چه دولت است یعنی منم که می گذرم بر زبان تو امیر خسرو دهلوی