امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۶۴: باز به خون خلق شد چشم جفانمای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز به خون خلق شد چشم جفانمای تو عمر اگر وفا کند جان من و جفای تو نیست امید کز توام یک گل بخت بشگفد عمر به باد می دهم بیهده در هوای تو گریه و آه سرد من گر بر بایدت کسی تا نروی ز جای خود، ای دل و دیده، جای تو وقتی اگر ز جان من ناوک تو خطا شود تن به قصاص در دهم معذرت خطای تو من که ز دولت غمت خون دو دیده می خورم هست حرام خوارگی گر نکنم دعای تو باد بر آستان تو خاک شده وجود من تا به طفیل آستان بو که رسم به پای تو بر زمی آخرت گهی بوده بود خرامشی حیف بود به چشم من خاک در سرای تو از حسد خیال تو با دل خود به غیرتم گلخنیی چرا کشد هولج کبریای تو گوش به خسرو آر شب تا که ببینی از کجا نغمه شوق می زند بلبل خوشنوای تو امیر خسرو دهلوی