امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵۱: آن کیست که می آید صد لشکر دل با او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن کیست که می آید صد لشکر دل با او درویش جمالش ما، سلطان دل ما او بی صبح و شبی خواهم کو را غم خود گیرم من گویم و او خندد، تنها من و تنها او مستم ز خیال او من با وی و وی با من یارب، چه خیال است این، اینجا من و آنجا او هجرم که ز چرخ آمد، از آه خودش زین پس تا سوخته نگذارم، یا من به جهان یا او مهتاب چه خوش بودی، گر بودی و من تنها لب بر لب و رو بر رو، او با من و من با او گویند مرا آخر دیوانگیت خو شد دیوانه چرا نبوم، ماه من شیدا او من خسرو او زیبا بنگر که چه ننگ است این دیباچه دلها من، آیینه جانها او امیر خسرو دهلوی