امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵۰: ای جان من آویزان از بند قبای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جان من آویزان از بند قبای تو بیچاره دلم خون شد در عهد وفای تو افتاده نخواهم بود، الا به درت زین پس گر خاک شوم باری زیر کف پای تو گفتی که بدین زاری از بهر که می میری والله که برای تو، بالله که برای تو یارب، نفسی باشد کز عشق امان یابم و آسوده بخسپم شب ایمن ز بلای تو جان تیغ ترا دادم از شرم رخت مردم زیرا به از این باید تعظیم جفای تو یار دگرم گویی، وز آه نمی ترسی یعنی که کسی دیگر، آنگاه بجای تو؟ هر چند که شد خسرو سلطان سخنگویان از بهر یکی بوسه هم هست گدای تو امیر خسرو دهلوی