امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴۹: بیچاره دلم خون شد در پیش خیال تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیچاره دلم خون شد در پیش خیال تو تا چند هنوز آخر دوری ز وصال تو عقل و دل و جان از تن، برد این همه عقل از من من مانده ام و چشمی حیران جمال تو خنجر کش و بازم کش تا باز رهم زین غم ور زانکه بود، جانا، هر چند وبال تو زینگونه کن من دیدم شکل تو و حال تو دشوار برم جان را از دست خیال تو ای لشکر مشتاقان در پیش رکاب تو ای گردن سربازان در پیش دوال تو یارب که چه ظلم است آن، یارب، که چه داغ است این بر جان مسلمانان از هندوی خال تو جانی ست مرا هدیه، منمای چنان رویم کاندازه من نبود تعظیم جمال تو صد قصه فزون دارم از درد دل خسرو لیکن به زبان نارم از بیم ملال تو امیر خسرو دهلوی