امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴۷: دو رخ بنمای و بازار کواکب بشکن از هر دو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو رخ بنمای و بازار کواکب بشکن از هر دو که گردد تافته خورشید و ماهت روشن از هر دو ببندند ار کمر نیشکر و نی پیش بالایت تو بنما قامت خویش و کمرها بشکن از هر دو ز جان و دل چو یادت می کنم، دارم عجب از وی که جان و دل ز یک دیگر به رشکند و من از هر دو کشیدند آن دو لب فتوای خط همچون مسلمانان بلا بنگر که تعلیم تو چون گشت این فن از هر دو ببین، ای یوسف جان، گریه ز آن دو چشم یعقوبی که غرق خون و خوناب است یک پیراهن از هر دو دو همدم می دهد پندم، ولی چون من گرفتارم به حق دوستی نزدیک من به دشمن از هر دو عمارتهای عمر و عقل چون شد بی خلل از وی بیا زود، ای اجل، بنیاد هستی بر کن از هر دو مرا منمای دو عالم جزای طاعت، ای زاهد که من کردم گریبان چاک و چیدم دامن از هر دو اگر از عشق لافد مرد و نامرد و بنازد پر سر مردان که خسرو مردتر باشد از آن هر دو امیر خسرو دهلوی