امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴۲: ز سر کرشمه یک ره نظری به روی من کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز سر کرشمه یک ره نظری به روی من کن به عنایتی که دانی گذری به سوی من کن منم و دلی و دردی ز غمت چو ناتوانان به زکوة تندرستی نظری به سوی من کن همه بوی عود نبود که به رغبتش بسوزی دل سوخته ست، قدری نظری به بوی من کن اگرست رسم خوبان که به مو نهند دلها دل خود بیار و جایش به تن چو موی من کن به دو زلف طوق دارت، نه یکی که صد به هر خم وگرت هزار باشد، همه در گلوی من کن تن خاکیم لبالب همه پر ز خونست از تو لب خویش را تو ساقی، ز سر سبوی من کن نگران مشو ز خسرو که بد است حالش آخر نفسی بیا و بنشین، بد من نکوی من کن امیر خسرو دهلوی