امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲۴: آستان یار و آن گه خون من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آستان یار و آن گه خون من شاد باش، ای طالع میمون من باده خواهی خورد، روشن شد مزاج چون چنین شد بار اول خون من بوالعجب کاری ست، من مشغول جان وان رقیبت در چرا و چون من کاری افتاده ست با شبها مرا تو بخسپ، ای بخت دیگرگون من کشتی و بازم رهایی شد ز هجر دیر زی درد درون افزون من خون دل از دامن، ای دیده، مشوی یادگارست این ازان مجنون من شعر خسرو مایه دیوانگیست تا نیاموزد کسی افسون من امیر خسرو دهلوی