امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۷۶: ای باد، بوی یار بدین مبتلا رسان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باد، بوی یار بدین مبتلا رسان در چشم من ز خاک درش توتیا رسان گر هیچ از آن طرف گذری افتدت ز من خدمت بر و سلام بگوی و دعا رسان یک تار بهر پرسش من زان قبا بکش تشریف پادشاه به پشت گدا رسان آن دل که برده ای ز من ار نیستت قبول بازآر و هم به سینه این مبتلا رسان جانی خراب دارم و وردست نام او این درد را گرفته به نزد دوا رسان گفتی که ناله تو به یار تو می رسد آنجا که ناله می رسد، آنجا مرا رسان از دیده غرق آب شدم، مردمی بکن این آب را نهفته بدان آشنا رسان ما چون نمی رسیم بدان آرزوی دل یارب، تو آرزوی دل ما به ما رسان خسرو که از فراق خیالی شد، ای صبا از جاش در ربا و بدان دلربا رسان امیر خسرو دهلوی