امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۷۲: تا چند کوشی آخر در خون بیگناهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چند کوشی آخر در خون بیگناهان آهسته تر زمانی، ای میر کج کلاهان چندان که بینم آن رو، چشمم نمی شود پر چون دیدن گدایان بر خوان پادشاهان بی تو دو دیده چون نیست از هیچ گریه فارغ من داد خود نیابم هرگز از این گواهان من چشم باز کردم، خاک در تو دیدم چون کوریم نیاید از سرمه سپاهان غوغاست پیش رویت از عاشقان که باشد بازار بردگان را گرمی به چاشتگاهان عشاق رو سیه را لازم بود ملامت چون لعنت ملایک بر نامه گناهان خسرو به زلف و خالش اندوه خود چه گویی؟ دانی که غم نیاید اندر دل سپاهان امیر خسرو دهلوی