امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۵۹: جان من از بیدلان، آخر گهی یادی بکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان من از بیدلان، آخر گهی یادی بکن ور به انصافی نمی ارزیم، بیدادی مکن شادمانیهاست از حسن و جوانی در دلت شکر آن را یک نظر در حال ناشادی بکن هر شبی ماییم و تنهایی و زندان و فراق گر توانی از فرامش گشتگان یادی بکن گر به دولت خانه وصلم نخوانی، ای پسر باری اینجا آی و سر در محنت آبادی بکن امشب این هجران عاشق کش نخواهد کشتنم ای مؤذن، گر نمردی، بانگ و فریادی بکن خاک کویت کردم اندر چشم تو زین آب و گل هم درین خانه ز بهر خویش بنیادی بکن اشک خسرو را نهان در کوی خود راهی بده جوی شیرین را روان از خون فرهادی بکن امیر خسرو دهلوی