امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۵۴: باش تا مشکت ز برگ یاسمین آید برون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باش تا مشکت ز برگ یاسمین آید برون بینی از تن چند جان نازنین آید برون تیر زهر آلود چشمت قصد جانم می کند همچو زنبوری که ناگه از کمین آید برون مانده در زیر زمین خورشید، آخر رخ بپوش تا مگر خورشید از زیر زمین آید برون چون به پشت زین نشینی، گر ندیدستی ببین کز میان بید سر در آستین آید برون گر لب چون انگبینت را به دندان برکنم خون از او بیرون نیاید، انگبین آید برون زهره من بس که از دست جفاهایت نشد خون همی از چشمه چشم انگبین آید برون نقش تو بر دیده خسرو نشست از انتظار گر نیایی، چشم من با همنشین آید برون امیر خسرو دهلوی