امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۲۷: از همچو تویی برید نتوان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از همچو تویی برید نتوان بر تو دگری گزید نتوان تا چند کشم جفایت آخر محنت همه عمر دید نتوان زین پس من و جور عشق و تسلیم کز آمده سر کشید نتوان غم سینه بسوخت، چون توان کرد؟ خود پرده خود درید نتوان یاران عزیز، پند گویند گویند، ولی شنید نتوان من کز پی خواریم چه تدبیر؟ عزت به درم خرید نتوان بی یاری بخت کام دل نیست بی پر به هوا پرید نتوان ایوان مراد بس بلند است آنجا به هوس رسید نتوان این شربت عاشقیست خسرو بی خون جگر چشید نتوان امیر خسرو دهلوی