امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۲۲: شبی بخرام و مه را کار بشکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شبی بخرام و مه را کار بشکن رخی بنما و گل را بار بشکن ز سر جوش دلم برگیر جامی خمار نرگس بیمار بشکن مخور با مردمان عشق باده سفالش بر سر اغیار بشکن صبوحی کرده از مجلس برون آی بتان را چاشت گه بازار بشکن سرم نطع است پایی کوب، ای مست دماغ عقل دعوی دار بشکن جهان می کشی هر روز، بنشین یک امروز از پی من کار بشکن خط مشکین یار، ای گل، نه سهل است ورق، کانجا رسی، زنهار بشکن بر آن دامن نخواهم خون خود نیز قبا را عطف خونین وار بشکن دل خسرو شکستی، وه که گفته ست که مهر حقه اسرار بشکن امیر خسرو دهلوی