امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸۸: گر رسم روزی به تو نوآشنایی ها کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر رسم روزی به تو نوآشنایی ها کنم هر چه باید خواهم و بخت آزمایی ها کنم او چو شاه از گوشه های چشم بیند سوی من من ازان لبها به صد منت گدایی ها کنم ای خوش آن وقتی که اوخوش خوش رود در خواب و من پیش چشم و زلف او شرح جدایی ها کنم از شراب عشق سیل آمد، مصلایم ببرد گر شوم هشیار ازین می، پارسایی ها کنم از در او مست بیرون آیم و در پیش خلق چون گدایان توانگر خودنمایی ها کنم ور شبی در کنج تاریکم ستد، در پیش او خویش را زنده بسوزم، روشنایی ها کنم بندگی را خط نویسم بر رخ از خون جگر وز دو دیده هم برو ثبت گوایی ها کنم گر طفیل پاسبانان بینم اندر کوی تو با سگان آن سر کو آشنایی ها کنم یک غزل گر بشنود آن مه به گوش خود ز من همچو خسرو، پیش خلقی خودستایی ها کنم امیر خسرو دهلوی