امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳۶: گر آشکار حدیث نهان خویش کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر آشکار حدیث نهان خویش کنم به آشکار و نهان قصد جان خویش کنم ز گریه راز تو بر سینه چون رسد، چه کنم؟ روان ز گریه گره بر زبان خویش کنم به حیله آنچه توانستم آن خود کردم ولی ترا نتوانم که آن خویش کنم از آن تست جفا و آزان بند وفا تو آن خویش کن و من از آن خویش کنم روان شدی به سفر، می رسد مرا چو جرس که ناله ها بر سر کاروان خویش کنم وداع کردی و چشمم روان شد از بر تو کنون وداع دو چشم روان خویش کنم طبیب رفت ز خسرو، دگر کنون وقت است که خود علاج دل ناتوان خویش کنم امیر خسرو دهلوی