امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۲۰: گر خود سخن ز زهره و از ماه بشنوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر خود سخن ز زهره و از ماه بشنوم نبود چنان کز آن بت دلخواه بشنوم بیخوابیم بکشت، وه از من که هر شبی بنشینم و فسانه آن ماه بشنوم تیغم زن، ای رقیب، که قربان شوم ترا آن دم که من روارو آن ماه بشنوم آواز ارغنون ندهد ذوقم آن چنان کاواز پای اسب تو ناگاه بشنوم دل پاره های خون فگند همچو برگ گل چون بوی تو ز باد سحرگاه بشنوم خود را کنم سپند و نخواهم ترا گزند از عاشقان چو بر در تو آه بشنوم مدح و ثنا خسرو خوبان که گفته ای خسرو بخوانش تا من گمراه بشنوم امیر خسرو دهلوی