امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱۱: امشب من آن نیم که فغان را فرو برم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امشب من آن نیم که فغان را فرو برم طوفان کنم ز دیده، جهان را فرو برم شمعی به سینه و نتوانم برون دهم جان سوخت، چند سوز نهان را فرو برم بشناختم که لذت شمشیر و تیر چیست؟ هر دم ز بس که آه و فغان را فرو برم خونابه می خورم ز دل آن دولت از کجا؟ کز لعل یار شربت جان را فرو برم حسرت فرو برم، چو به سینه گره شود آشام خون دل کنم، آن را فرو برم نی سنگ ماند و نی دل سنگین در این خراب تا طعنه های پیر و جوان را فرو برم وه گر نمودی، ای اجل، آخر به پای زود تا من ز خویش نام و نشان را فرو برم روزی به روی ترشی از ابروی تو نرفت تا کی ز دور آب دهان را فرو برم؟ من خسروم، شکر شکن، اما به ذکر دوست خواهم ز ذوق کام و زبان را فرو برم امیر خسرو دهلوی