امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸۱: هر شبی با گریه های خود خوشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر شبی با گریه های خود خوشم گر چه هست آن روغنی بر آتشم مرگ شیرین شد مرا از عیش تلخ زنده گردم، وه کزین شربت خوشم گل ز باغ وصل نزدیکان برند من چو سگ از دور با سنگی خوشم ای که پابوسی، فغانم زن که من زاهد کویم، ولی شاهدوشم بس که جانم عاشق دشنام اوست هر که را گوید، به سوی خود کشم یک نفس بنشین که میرم پیش تو تا نفس باقیست پنج و یا ششم مور گر میرد نباشد خونبها پی سپر کن زیر پای ابرشم ز آه خسرو، جان من، ایمن مباش کاسمان دوز است تیر تر کشم امیر خسرو دهلوی