امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۶: شب من سیه شد از غم، مه من کجات جویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب من سیه شد از غم، مه من کجات جویم؟ به شب دراز هجران مگر از خدات جویم؟ نه ای آن گلی که آرد سوی مات هیچ بادی ز پی دل خود است این که من از صبات جویم سخنت به سرو گویم، خبرت ز باد پرسم تو درون دیده و دل، ز کسان چرات جویم؟ به دل و دو دیده و جان همه جا نهفته هستی چو نبینم آشکارا، به کدام جات جویم؟ تو که بر در تو گم شد سرو تاج پادشاهان چه خیال فاسد است این که من گدات جویم دل من گرفت از دین، بت من کجات یابم؟ شب من سیه شد از غم، مه من کجات جویم؟ تن زار من شکستی، دل و جان فدات سازم طلب ار کنی سر من، ز سر رضات جویم چو ز آه دردمندان سوی تو رود بلایی به میان سپر شوم هم ره آن بلات جویم سر گم شده بجوید مگر از در تو خسرو ز کجاست بخت آنم که به زیر پات جویم امیر خسرو دهلوی